اما آن چه كه سبب حیرت نویسنده می شود،خشمی است كه بعد از افشای این خبر در آمریكا پیداشد و انگشت اتهام نه به سوی این گزارش كه به سوی گزارش دهندگان گرفته می شود كه چرا باید اطلاعات امنیت ملی از این دست از كاخ سفید درز كند. این است كه می بینیم سناتورهای جمهوریخواه و نیزدموكرات ها افشای این اطلاعات را محكوم كردند و نه خود گزارش را.
اما به گمان نویسنده مساله،افشای این اطلاعات نیست بلكه مساله سیاستی است كه دولت اوباما در پیش گرفته است. درحقیقت مشكل تاكید بر این نكته است كه رییس جمهوری این حق را به خود داده است تا دولتش كسانی را كه تروریست می پندارد،هدف قرار دهد و بكشد. و این شامل شهروندان آمریكا هم خواهد شد. چرا كه می توان آن ها را هم بر اساس شواهد سری و بدون بازنگری تروریست تلقی و به مرگ محكوم كرد.
این رویه سیاسی دولت اوباما خود حاصل فناوری پیشرفته هواپیماهای بدون خلبان است كه در قلب راهبرد اوباما برای مبارزه با القاعده قرار گرفته است. دولت اوباما در این مدت 239 بار از این هواپیماها برای حمله استفاده كرده كه در مقایسه با 44 بار زمان جورج بوش رییس جمهور جمهوریخواه پیش از او پنج برابر بیشتر است.
همه این ها درحالی است كه به گمان نویسنده،حقی كه اوباما برای خود محفوظ می دارد با قانون اساسی آمریكا در تضاد است و حتی با قانون جهانی جنگ نیز در تناقض دارد. بر اساس قانون اساسی آمریكا این كنگره است كه می تواند اعلام جنگ كند. اما درحال حاضر این رییس جمهور آمریكا است كه به خود این حق را داده تا در جنگ بی پایان خود علیه تروریسم به هر نقطه از جهان حمله كند.
البته استدلال رییس جمهور این است كه آمریكا با تروریست های القاعده در حال جنگ است و كنگره این جنگ را مجاز شمرده و از این رو، رییس جمهور هم آزاد است تا رد هر كسی را هر جای از دنیا بگیرد و او را بكشد، حتی شهروندان آمریكایی را.
مترجمام ** 2044